emma



 

 

+قرار بود تو این مدت ببینیم میتونیم باهم بمونیم یا نه
_اونوقت تو به این نتیجه رسیدی که نمی‌تونیم؟!
+تو به این نتیجه رسیدی که می‌تونیم؟
+تو خیر و صلاح منو میخوای، من اینو می‌فهمم. 
منم حقمو میخوام، توئم اینو می‌فهمی؟ من- گفته بودم بهت رامتین من احساس کنم صاحبم شدی نمیتونم. فرار میکنم 
تو با من خوشبخت نمیشی رامتین. من تورو اذیت میکنم قشنگ خودم می‌فهمم.
زندگیتو بهم ریختم آرامش نداری خب تا همینجاشم که دووم آوردی خیلی بود.
چرا حرف نمی‌زنی؟ 
_شدی مثل کولیا، از یه زندگی تو یه زندگی دیگه.
+چرا فکر نمیکنی این شماهایین که میاین تو زندگی من و میرین
_من هیچوقت نمیخواستم اذیتت کنم، هیچوقت هم فکر نکردم صاحبتم. 
اگه کاری کردم میخواستم مواظبت باشم.
 لابد دوستت داشته دیگه

پ.ن: زندگی مشترک آقای محمودی و بانو.

پ.ن۲: امیدوارم تونسته باشم حسمو واضح توصیف کرده باشم. 


داشتم متنای پست جدید رو اماده میکردم که یهو پیام اومد.

 _ سلام، راه افتادیم به طرف . 

بعد از خوندن پیام های بعدی، فهمیدم درد من در برابر

درد یک شبه‌ی عموم هیچ نیست.

حالا من، با کوله باری از درد های به جا مونده.

و زخم های کهنه و سر باز زده

و پاهایی ناتوان.

قدم بر میدارم، بر کف این زمین سرد.

پ.ن: چرا نمیتونم تهشو پیش بینی کنم؟ 

پ.ن۲: شاید حرف تو درست بود، شاید یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بازی های انلاین محسن قره داغی مرجع دانستنی های زناشویی و خانواده زوکُــل کتابخانه شهدا گرمه دروس رشته تجربی .::پایگاه اطلاع رسانی دهیاری دیزج خلیل::. pdfha4 اخذ رتبه پیمانکاری و مشاور سرای کلیپ و میکس